به گزارش روابط عمومی بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان، هشتمین دوره شعر کلک خیال از ظهر جمعه ۱۲ بهمن کار خود را آغاز کرد. این دوره سه روزه که با حضور اعضای فعال و منتخب پایگاه نقد شعر بنیاد شعر و ادبیات داستانی تشکیل شد، شامل کارگاههای شعرخوانی، نقد شعر و کلاسهای آموزشی است که با حضور اساتید و شاعران برجسته کشور برگزار شد.
قزلی: «در راه» به زودی رونمایی میشود
در مراسم افتتاحیه این دوره آموزشی، مهدی قزلی مدیر عامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی، ضمن عرض خیرمقدم به ادبجویان، در خصوص این دوره از کلاسها گفت: از دو سال پیش پایگاه نقد شعر را راهاندازی کردیم تا زمینهای فراهم شود که از اقصا نقاط کشور و حتی فراتر از مرزها، پذیرای آثار علاقمندان به شعر باشد و آنها را مورد نقد و بررسی قرار دهد. در حال حاضر سه هزار ادبجو داریم که در این سامانه عضو هستند و بالغ بر هزار نقد شعر نیز در این پایگاه منتشر شده است.

وی با اشاره به موفقیتآمیز بودن برگزاری دورههای قبل افزود: دورههای پیشین این کلاسها نتایج خوبی داشته و ثمرهاش کتابی است به نام «در راه» که به تازگی منتشر شده و شامل اشعار شاعرانی است که در این کلاسها حضور داشتهاند. بنا داشتیم امروز از این کتاب رونمایی کنیم که به دلیل مشکلی که برای دوست عزیزمان غلامرضا طریقی پیش آمد و ایشان امروز نتوانستند در این برنامه حضور داشته باشند تصمیم گرفتیم تا رونمایی از این مجموعه شعر را به روز دیگری موکول کنیم
گشایش دوره با محفل شعرخوانی
در نخستین جلسههای دوره کلک خیال که با حضور پرشور و گرم ادبجویان همراه بود، دو کلاس شعرخوانی در دو بخش سپید و کلاسیک به طور همزمان تشکیل شد و آثار ادبجویان توسط کارشناسان در این دو کارگاه مورد بررسی قرار گرفت.
در بخش شعر سپید، مرتضی کاردر و مهدی اشرفی، دو تن از شاعران مطرح کشور حضور داشتند که پس از خوانش آثار توسط ادبجویان، این شعرها را به نقد گذاشتند.

در این کارگاه در کنار بررسی و نقد اشعار خوانده شده، به موضوعات تخصصی دیگر در حوزه شعر پرداخته شد تا حاضران دراین جلسه از بحثهای تخصصی نیز بهرهمند شوند. مدرنیزم در شعر آزاد، ویژگیهای مدرنیزم در شعر امروز، لزوم دوری از بیان مستقیم در شعر و همچنین اشاره به موضوعاتی که شاعران جوان میتوانند از آن بهره ببرند، از جمله مباحثی بود که در این کلاس و توسط کارشناسان مطرح شد.
در بخش شعر کلاسیک، ابراهیم اسماعیلی اراضی و مریم جعفری آذرمانی، دو شاعر برجسته کشور حضور داشتند و آثار خوانده شده در این کارگاه را نقد کردند.

اسماعیلی اراضی در نقد یکی از شعرها گفت: شعر هرچقدر انتزاعیتر باشد، درک آن توسط خواننده سختتر میشود و مخاطب شعر برای حدس زدن مفهوم و منظور شاعر به مشکل برمیخورد. ضمن اینکه شاعر باید توجه داشته باشد که شعرش قرار است از چه نقطهای شروع شود و به کجا برسد. شاعر باید بداند در اثرش چه میخواهد بگوید و چه مساله و یا تصویری را ارائه کند.
مریم جعفری آذرمانی نیز به مساله گسترش دایره واژگان اشاره کرد و گفت: وقتی از طبیعت کلام حرف میزنیم باید ادبیت هم داشته باشیم و تصویری ارائه بدهیم یا اینکه آشناییزدایی کنیم. گاهی در یک شعر، مخاطب شاعر مشخص نیست؛ برای این موضوع لازم است که ابتدا مقدمهای آماده کنیم تا ذهن خواننده پذیرای دریافت و درک مفهوم و تصویر مدنظر شاعر باشد.
دومین جلسه با طعم نقد
در دومین وقت از کلاسهای روز اول، جلسه شعرخوانی ادبجویان در کارگاه شعر کلاسیک برگزار شد که فریبا یوسفی و محمدجواد آسمان، آثار شاعران جوان را مورد بررسی قرار دادند.

محمدجواد آسمان ضمن اشاره به اهمیت زبان در شعر گفت: من در پایگاه نقد شعر حدود دویست نقد نوشتم که مهمترین و بیشترین چیزی که به آن پرداختم، ویژگی زبانی شعر بود. اولین نقطه ضعفی هم که در کارهای ادبجویان میدیدم همین مساله بود.
وی همچنین در ادامه نقد یکی از آثار گفت: گاهی میبینیم یک شعر براساس قافیههای از پیش مشخص و تعیین شده نوشته میشوند، در حالی که وقتی به کلیت و مفهوم آن اثر نگاه میکنیم، لزومی در گفتن برخی از بیتها نیست. این موضوع باعث میشود که انسجام و یکنواختی اثر از بین برود و شعر از این وجه ضربه بخورد. درباره ارائه تصویر هم باید بگویم که درست است که شعر این اجازه را به ما میدهد که تصاویر انتزاعی درست کنیم، اما باید ببینیم پیوند دو مفهوم غریب و جدا از هم، در شعر ما چه کارکردی دارد و چرا آن موضوع را مطرح میکنیم.
فریبا یوسفی نیز در بخشی از صحبتهایش گفت: چیزی که این امکان را به شاعر میدهد که به نوآوری نزدیک شود، تجربیات او است. طبیعی است که از شاعران جوان انتظار داشته باشیم که با کلام روزگار خودشان شعر بنویسند و با این کلمهها فضای روزگار خودشان را بسازند و ارائه دهند. من برای اصلاح ایرادهای زبانی به تمامی شما پیشنهاد میکنم شعر شاعران کلاسیک و همچنین شاعران معاصر برجسته کشور را با دقت بخوانید و مرور کنید.
همزمان با این کلاس، جلسه نقد شعر سپید با حضور حمیدرضا شکارسری و ارمغان بهداروند برگزار شد.
حمیدرضا شکارسری در بخشی از صحبتهایش گفت: «بخشی از شعر امروز ما، بیشتر از آنکه به فرم و پیچیدگیها و ظرافتهای شعری طرف باشیم، با احساس روبروییم. این موضوع شاید به این علت باشد که مخاطب حوصله درگیریهای فرم پیچیده را ندارد، و شاعر هم که میخواهد شعرش شنیده و خوانده شود دیگر خودش را به زحمت و دردسر نمیاندازد تا سراغ این بخش سخت و دشوار شعری برود. البته باید این را هم اضافه کرد که نمیتوان گفت شعرهایی که با احساس طرف هستیم ارزش و اعتبار کمتری دارند.»
شکارسری در پاسخ به پرسش یکی از ادبجویان در خصوص پیرامتن شعر، ضمن توضیح درباره این مبحث گفت: «نظرها در این خصوص متفاوت است؛ برخی میگویند پیرامتن کنار متن است و برخی دیگر عقیده دارند جدا از متن نیست. هر گروه هم دلایل خودش را ارائه میدهد و شاید نظر ثابت و قطعی درباره تاثیرگذاری یا بی تاثیر بودن پیرامتن نتوان گفت.»
ارمغان بهداروند نیز پس از نقد یکی از آثار ادبجویان گفت: «با پس و پیش کردن ارکان جمله شکل ظاهری سطرها میتوانیم موسیقی شعر را متفاوت و ارزش ادبی آن اثر را بیشتر کنیم. بعضی از دوستان وقتی شعری را مینویسند و تمام میشود، دیگر برنمیگردند سمت شعر تا دوبارهخوانی کنند تا دستی در آن ببرند. در حالی که این موضوع باید اتفاق بیفتد و خودمان باید قبل از هر شخص دیگری کار خودمان را با دقت نظر بیشتری بررسی کنیم و اصلاحاتی روی آن انجام دهیم.»
در انتهای این جلسه اساتید هم به درخواست ادبجویان حاضر در جلسه به شعرخوانی پرداختند.
در ساعت چهارم از اولین روز کلاسهای کلک خیال که بهزاد خواجات که به عنوان مدرس حضور داشت، به موضوع «نسبت نوآوری با اصالت» پرداخته شد.
بهزاد خواجات در بخشی از صحبتهایش درباره موضوع کلاس گفت: ادبیات به خودی خود، وظیفه است. شاعر اگر اجتماعی باشد و دغدغههای اجتماعی داشته باشد، شعرش اصالت پیدا میکند. شعر اجتماعی یعنی آن چیزی که برای اجتماع همکیش شاعر مساله است. هیچ متنی توسط بشر نوشته نشده که همه بتوانند از آن به اندازه یکسان و مساوی بهره ببرند. هر شاعر در یک طیف اجتماعی و اقتصادی خاص زندگی میکند و شعری که میگوید برای این جامعه است.

درانتهای این کلاس نیز، جلسه پرسش و پاسخ شاعران جوان با بهزاد خواجات انجام شد.
زبان غزل و موسیقی شعر در جلسه سوم
در ساعت سوم روز اول از دوره کلک خیال، پس از تشکیل جلسههای شعرخوانی و نقد شعر، اولین کلاس تئوری در ساعت ۱۸:۱۵ عصر جمعه با تدریس سعید بیابانکی برگزار شد.
سعید بیابانکی با اشاره به اینکه شعر سرودن کار سادهای نیست و کسی که به واقع علاقهمند به این حوزه باشد باید سختیها و دشواریهای این راه را به جان بخرد، گفت: مبانی کار شاعر، زبان است. نقاش ابزاری مانند قلممو، رنگ، تینر و چیزهای دیگری از این قبیل دارد، سایر کارهای هنری هم به همین شکل هستند و هر کدام ابزار خودشان را دارند، اما در شعر فقط با زبان سر و کار داریم. حتی نیازی به کاغذ و قلم هم نیست. شعر، نوشتنی نیست و در ذهن متولد میشود. شاعر به هنگام سرودن، یک اثر هنری خلق میکند و این اتفاق هم در ذهن شکل میگیرد. در نتیجه نباید بگویید شعر “نوشتیم”. شعر را میسراییم و این امر هم در ذهن اتفاق میافتد.

وی با بیان اینکه کار شاعر، کشف است، افزود: کسانی که در جهان کارشان کشف کردن مسائل علمی است، وقتی قرار است آن را به ما ارائه دهند سعی میکنند به سادهترین شکل ممکن این کار را انجام دهند چون باید این کشف مبنای یک کار علمی قرار بگیرد. اما وقتی شاعر چیزی را کشف میکند، تمام تلاشش بر این است که در پوشیدهترین حالت ممکن آن را به دیگران ارائه دهد. چون کار زبانی است؛ به شکلی که هر کسی برداشت خودش را از آن داشته باشد. بنابراین شعر هر قدر پوشیده و پنهانتر باشد کار موفقتری خواهد بود. سِر و راز شعر حافظ هم همین است که کشفهایش عریان نیستند؛ حتی آن شعرهایی که در ظاهر ساده به نظر میرسند.
بیابانکی ضمن بیان این موضوع که تفاوت عمده زبان شعر و زبان معیار، موسیقی است، ادامه داد: «عمده تفاوت کار شاعر با مردم کوچه و بازار، زبان است؛ شاعر چیزی میآفریند که با زبان روزانه مردم تفاوت دارد. در زبان عادی، کلمهها و مفاهیم و عبارات یک معنا دارند، اما در جهان شعر معنای دیگری پیدا میکنند. حرفها ممکن است همان باشد اما چون جهان دیگری دارد، معنایش فرق میکند. شعر، زبان و ساحتش، زبان کدگذاری است.
در بخش شعر سپید نیز کلاس آموزشی با عنوان «موسیقی شعر منثور» و با ارائه دکتر لیلا کردبچه تشکیل شد.
کردبچه پس از ذکر مقدمهای در خصوص موضوع اصلی جلسه، گفت: «موسیقی سنتی ما هم بر مبنای تکرار است. زیر بنای موسیقی، تکرار به شیوههای مختلف است. در شعر هم شاهد موسیقی کلامی هستیم. به طور مثال در قالب غزل، پانزده بیت داریم که یک کلمه یا بخشی از کلمه در آن شانزده بار تکرار میشود. همچنین در شعر سپید شیوههای متفاوتی وجود دارد برای رسیدن به موسیقی و این تکرار. این شیوههایی که در حال حاضر شاهد آن هستیم حاصل کار شاعران برجسته معاصر ما است؛ این موسیقی در شعر شاید دستاورد شاعران امروز ما نباشد، اما همین شاعران بودند که به اهمیت ویژه موسیقی پی بردند و به آن پرداختند.»

در خلال این کلاس، به برخی از پرسشهای ادبجویان پاسخ داده شد و حاضران در کلاس با مدرس این دوره درباره موضوع جلسه به تبادل نظر پرداختند.
سیر اندیشه شعر عاشقانه در تقابل با نسبت نوآوری با اصالت
در ساعت پایانی از اولین روز، مهدی فرجی، یکی از شاعران برجسته کشور در جلسه آموزشی کلک خیال به موضوع «سیر اندیشه عاشقانه» پرداخت و در بحثی مفصل، درباره این مساله مهم در شعر فارسی صحبت کرد.
مهدی فرجی در این کلاس ضمن اشاره به تاریخچه شعر فارسی و حضور مفهوم عشق در آن، گفت: «خود واژه غزل از مغازله میآید که به معنی سخن عاشقانه است. غزل در اغلب مواقع در ابتدای قصیده میآمده و بخشی از آن حساب میشده، آن هم به دلیل اینکه شاعری قصد داشته در مدح یک پادشاهی شعری بخواند، به طور معمول اینگونه قصیدهاش را شروع میکرده تا تاثیرگذاری بیشتری داشته باشد. از طرفی هم، غزل به یک معنا به تمام شعر فارسی اطلاق میشود. چنانکه پیشتر گاهی به جای آنکه بگویند شعری بخوان، میگفتند غزل بخوان.
لینک کوتاه: https://adabiatirani.ir/2MMeeTj